قبلنا که سرورو داشتیم همه چی داشتیم,شاد بودیم خوش بودیم و می خندیدیم.با سرور همه چی عالی بود,تنبلیامون علافیامون نخوابیدنامون درس نخوندنامون و آخر سر باز خندیدنامون!وای که چقد خوب بود از اول هفته لحظه شماری تا آخر هفته که اگر احتمالاً سرور هوس کنه و دلش بخواد پاشه بیاد پیشمون و...
بشینه باز قر بزنه و قر بزنه و از زمونه شکایت بکنه واز دست خودش ناراضی باشه و خودش و سرزنش کنه و ما بشینیم دلداریش بدیم و تاکید کنیم تو خوبی باور کن تو خوبی.آخر سرم مثل همیشه باورش نمی شد و می گفت ولش کن بابا بیاین بشینیم بخندیم و باز خندیدنای با مورد و بی مورد شروع می شد.خیلی سرور خوبه,باهاش خیلی میشه خوش گذروند!وای خدا چقد دلم برا سرور تنگ شده ه ه ه ه ه
حالا هی ما دلمون برات تنگ بشه هی تو بشین تو خونه و عین... از پوسته ت نیا بیرون.بیا دیگه سرور
منم دلم براش تنگ شده مخصوصا خنده هاش،ولی خودمونیم چند تا پودر حروم کردی واسه این پستت.
ها؟؟؟؟
خودت را بشناسان و لطفاْ منظورت را از ژودر بیان کن.با تشکر