عاقل باش و پند گیر!
پند اول
بوقلمونی، گاوی بدید و بگفت: در آرزوی پروازم اما چگونه؟ ندانم.
گاو پاسخ داد: گر ز تپاله من خوری قدرت بر بالهایت فتد و پرواز کنی.
بوقلمون خورد و بر شاخی نشست.
تیراندازی ماهر، بوقلمون بر درخت بدید.
تیری بر آن نگون بخت بینداخت و هلاکش نمود.
نتیجه اخلاقی: با خوردن هر گندی شاید به بالا رسی، لیک در بالا نمانی
پند دوم
گنجشکی از سرمای بسیار قدرت پرواز از کف بداد و در برف افتاد.
گاوی گذر همی کرد و تپاله بر وی انداخت
گنجشک ز گرمای تپاله جان بگرفت و به آواز مشغول شد
گربه ای آواز بشنید، جست و گنجشک بدندان بگرفت و بخورد
نتیجه اخلاقی:
هر که گندی بر تو انداخت، حتماً دشمن نباشد
هر که از گندی بدر آوردت، حتماً دوست نباشد
تا درگند دست وپا میزنی، دهان بربند وخاموش باش.
پند سوم
خرگوش از کلاغی بر سر شاخه پرسید که آیا من نیز میتوانم چون تو نشسته ، کار نکنم؟
کلاغ پاسخ داد: چرا که نه؟
خرگوش بنشست بی حرکت
روباهی از ره رسید و خرگوش بخورد
نتیجه اخلاقی
لازمت ِ نشستن و کار نکردن، بالا نشستن است
پند چهارم
برای تعیین رئیس، اعضاء بدن گرد آمدند
مغز بگفت که مراست این مقام که همه دستورات از من است
سلسله اعصاب، شایستگی ریاست از آن خود خواند که منم پیام رسان به شما ، که بی من پیامی نیاید.
ریه بانگ بر آورد: هوا، که رساند؟ من،... بی هوا دمی نمانید، پس ریاست مراست.
و هر عضوی به نحوی مدعی.
تا به آخر که سوراخ مقعد دعوی ریاست کرد.
اعضاء بنای خنده و تمسخرنهادند و مقعد برفت و شش روز بسته ماند.
اختلال در کار اعضاء پدیدار گشت.
روز هفتم، زین انسداد جان ها به لب رسید و سوراخ مقعد با اتفاق آراء به ریاست
رسید.
نتیجه اخلاقی: چون لازمت ریاسَت، علم و تخصص نباشد، هر سوراخ مقعدی ریاست کند.
سلام و درود
وبلاگ خوبی دارید و مطالب خوبی جمع آوری کرده اید.
سر بزنید و مطالب را از اول اگه میتونید بخونید بخصوص ابان ۸۶ را که به صورت پرسش و پاسخ هست .سوالی هم باشه در خدمتم.آیا شما به روابط ادمها توجه کرده اید به نظر شما توانایی رابطه سازی همه مثل همه؟ دو خانم اشتباها با من تماس گرفتند یکی همچنان با صفا و صمیمیت تبادل نظر میکنه یکی دیگر حتی با همان اسم مستعار هم به وبلاگ من سر نزد و سزیغ برداشت کرد که من میخوام مزاحم بشم در حالی که من فقط وبلاگم را معرفی کردم که بی استفاده نمونه.
سلام آقای مستر رضا احوالاتتان؟حتماً خوشحال میشم اگه مطالبت رو بخونم.مرسی
کجای این طویله ملیونی چرند نمی گن که تو وبلاگ من نگن اینچانب هم یکی از همین سکنه طویله ملیونی ام
ولی خودمونیم چرندیاتت بامزه بودنااااااااااااا
بند چهارم ای ول داشت
خیلی توپ بود.
قابل نداشت دختر گلم،نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
کل متن خوب بود ولی منم با بند چهارمش خیلی حال کردم .
نخ سوزن که خیلی مناسب اوضاع احوالات ممالک تحت تصرفمونه
پیروز باشید
سه تا بند اول زمینه سازی برای بند چهارم بود.دیییییییییییییی
سلام رفیق!
جالب بود ...
ای کاش همون سوراخ مقعد! رئیس ما می بود!
دلت دریا
بمیرم برات تو چه وضعیتی هستی که آرزومند ریاست سوراخ مقعدیییییییییییییی.
بیان جون امروز با یه تحفه ای جلسه داشتم که از اول تا آخرش تو یاد این پست تو بودم که بیچاره اون جهنمی که این سوراخ مقعد رئیسشه....
خندیدم از ته دددددددددددل
:))
ایول
کلی خندیدم. خیلی باحال بود
فاتحه هر چی ریاست و مقام بود رو خوندی
آره برادر!
اوضاع ما خیلی زرده!
ترشیدگی بهتر از ازدواج با پسرای امروزیه!
ترجیح میدم بترشم ولی متارکه نکنم!
آپ جالبی بود
مرسی
موفق باشی
خنده ه ه ه ه ه ه ه ه ،خنده
عجب اندرزهای کثیفی (اسمایل خنده)
چرا اینجا اسمایل نداره (ناراحت)
نصیحتهای جالبی بود
تو جون بخواه مستر جان،ای به چششششششم
آقا ، شما خیلی بزرگوارید هااااااا!
ما کوچیک شماییم.
شما لطف دارین ولی ما خانمیم عزیزم آقا نیستیم(خنده)
اقا واقعا شما خیلی بزرگوارید..کی میگه شما خانم هستید.وااااااااا
از اینکه به وبلاگم سر زدی خوشحال شدم . بازم این کارو بکن. از وبلاگت خیلی خوشم اومد شاید بتونیم یه حرفایی با هم داشته باشیم. حس می‌کنم خیلی اینکاره‌ای.
:))
سلام دوست عزیز بعد از مدتها اپم خوشحال میشم بهم سربزنی در ضمن وب خیلی خوبی داری موفق باشی